دست نوشته های یک دیوانه

سخته حرفم رسیده وقت رفتن/گذشت اون روزا تو حرفا بودی حرف اول

حس میکردم اخیرا حرفات با خراشه/اونجا بود که فهمیدم این قصه آخراشه

وقته رفتنه و وقت دفن قلبمه/و خودت میدونی تمومه الکی جووو نده

حرفای تلختم که نمکه زخممه/وتنها دلخوشیم به قلمه دستمه

باز منمو حسرت این که دوباره تنهام/واز خدا حالا میخوام من دو بال پرواز

میدونی چند بار گفتم که تو مال من باش/بگذریم دیگه ز دستم در رفته شماره دردام

تو که میدونستی من تکیه گاه محکمتم/بگو با من دیگه چرا د اخه نوکرتم

من که هر دقیقم وابسته به دقیقه تو بود/من که حتی لباس تنم به سلیقه تو بود

من که دست هیچ کسیو با وجودم نمیگرفتم/تو باعث شدی که توی قلبم نمیره نفرت

هی رسیده وقت رفتن/هر چند من از دلت خیلی وقته رفتم

باشه تو بردیو اینا برات افتخارن/تو ختم عالمیو منم عند خامم

فکر نکنی اهل جبران یا انتقامم/خودم باید دقت میکردم تو انتخابم

 

"یاس"



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:,ساعت11:51توسط حسام.ت |